رجعت به تئوری های جنگ عادلانه با استفاده از دکترین مسئولیت حمایت برای توجیه مداخله گرایی قدرت های بزرگ
thesis
- دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی
- author بهناز نیکنام ابربکوه
- adviser کابک خبیری مجتبی مقصودی
- publication year 1391
abstract
فقدان پشتوانه مردمی برخی حکومتها و فجایعی که در دهه های پس از تاسیس سازمان ملل متحد در سراسر جهان رخ داد، موجب شد دبیرکل سازمان ملل متحد درسال ???? پرسش هایی را خطاب به جامعه بین المللی در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کند. از جمله: در شرایطی همچون کوزوو، روآندا، اگر دولتهایی قادر و مایل بودند که از جمعیتهای قربانی حمایت کنند، آیا می بایست تا زمان صدور مجوز شورای امنیت هیچ اقدامی نمی کردند و تنها نظاره گر کشتار جمعی افراد بی گناه می شدند؟ از طرف دیگر، آیا مداخله بدون مجوز شورای امنیت، نظام شکننده امنیت جمعی را که پس از جنگ جهانی دوم تاسیس شده است، تضعیف نمی کند و امکان مداخلات آتی را فراهم نمی سازد؟ اجلاس جهانی ???? سازمان ملل نیز بر این امر صحه گذاشت. دولت ها در آن اجلاس اعلام داشتند که در مواردی که دولتی قادر یا مایل نیست جمعیت خود را در برابر نسل کشی، جرایم جنگی، پاکسازی قومی و جرایم علیه بشریت حمایت کند، مسئولیت آن حمایت را می پذیرند و بر اساس فصول شش و هفت منشور برای تحقق چنین حمایتی اقدام خواهند کرد. با بررسی شکلی تئوری های جنگ عادلانه به سادگی می توان دریافت که دکترین مسئولیت حمایت همان تئوری های جنگ عادلانه است با تغییراتی اندک. در گزارش کمیسیون بین المللی مداخله و حاکمیت دولت، مشروعیت اقدام نظامی با تامین 5 شرط به وام گرفته شده از تئوری های جنگ عادلانه بدست می آید. اما مطابقت آن با قانون، به مجوز شورای امنیت و براساس منشور، تنها مقام صادرکننده مجوز برای استفاده از نیروی نظامی نیاز دارد. علیرغم تغییرات اندکی که در مفهوم مداخله بشردوستانه رخ داده و آن را به دکترین مسئولیت حمایت مبدل کرده است، بکارگیری دکترین مسئولیت حمایت طی دهه گذشته نشان داده است که این دکترین به مستمسکی در دست کشورهای بزرگ برای توجیه مداخله گرایی تبدیل شده است. در واقع قدرت های بزرگ هرگاه گرایش های ارزشی و منافع مادیشان ایجاب می کند به گونه گزینشی و به عناوین مختلف دست به مداخله در دیگر کشورها می زنند.
similar resources
دکترین مسئولیت حمایت: ارتقاء حقوقبشر یا تئوری جنگ عادلانه
فجایعی که در دهههای اخیر در جهان رخ داد، موجب شد دبیرکل سازمان ملل متحد پرسشی را خطاب به جامعه بینالمللی مطرح کند: در شرایطی همچون کوزوو و روآندا، اگر دولتهایی قادر و مایل بودند که از جمعیتهای قربانی حمایت کنند، آیا تا زمان صدور مجوز شورای امنیت نباید هیچ اقدامی بکنند و تنها نظارهگر کشتار جمعی افراد بیگناه باشند؟ نشست ۲۰۰۵ سازمان ملل متحد در پاسخ اعلام داشت: در مواردی که دولتی قادر یا مای...
full textدکترین مسئولیت حمایت و مداخله بین المللی در لیبی
مفهوم مسئولیت حمایت از مفاهیم نسبتاً جدیدی می باشد که در واکنش به رنج ها و تألّمات انسانی مطرح گردید. برطبق دکترین مسئولیت حمایت، هر دولتی دارای مسئولیت حمایت از جمعیت خود در برابر نسل کشی، جرائم جنگی، پاکسازی قومی و جنایت علیه بشریت می باشد و در شرایطی که مقامات ملی به طورآشکار در حمایت از جمعیت خود در برابر چنین جرائمی کوتاهی کنند، این مسئولیت به جامعه بین المللی منتقل می شود. جامعه بین المللی ...
بررسی دکترین مسئولیت به حمایت از تئوری تا عمل و ارزیابی این دکترین در جریان لیبی
گرچه مسئولیت اولیه حفظ حقوق شهروندان بر عهده دولت متبوع آنان است، اما در مواردی که به علت اختلافات نژادی، قومی و مذهبی، دولت مربوطه از انجام وظیفه ابتدایی خود اظهار ناتوانی و بی میلی می کند، این مسئولیت به جامعه بین المللی منتقل خواهد شد. دکترین مسئولیت به حمایت که به ارائه تعریفی جدید از حاکمیت مسئولانه می پردازد بازتابی از حساسیت جامعه بین المللی نسبت به فجایع دلخراش بشری است که در دهه 90 میل...
15 صفحه اولمصونیت دولتها در پرتو دکترین مسئولیت حمایت
مصونیت قضایی دولت در حاکمیت و برابری دولتها ریشه دارد. به عبارت دیگر، مصونیت به معنای ناممکنبودن اعمال صلاحیت قضایی دادگاههای داخلی بر دولتهای خارجی است. در پی تحولات مربوط به حقوق بشر، مداخلاتی در امور داخلی دولتها به موجب دکترین مسئولیت حمایت صورت گرفته و چالشهایی را در زمینۀ حاکمیت دولت به وجود آورده است و این سؤال را در ذهن متبادر میکند که آیا دکترین مسئولیت حمایت میتواند مانعی برای...
full textجایگاه دکترین مسئولیت حمایت در بحران سوریه
دکترین مسئولیت حمایت محصول فجایع انسانی ناشی از نقض گسترده و نظاممند حقوق بنیادین انسانها در دهۀ 90 میلادی و همچنین اقدامهایی است که موجبات تهدید علیه صلح را فراهم آورده که این امر در قطعنامههای شورای امنیت منعکس است. براساس گزارش دبیر کل وقت سازمان ملل، در نهایت مسئولیت حمایت به موجب بندهای 138و 139 بیانیۀ سران دولتها در اجلاس مجمع عمومی ملل متحد در سال 2005 به تصویب رسید. مسئولیت حمایت ...
full textدکترین مسئولیت حمایت شورای امنیت در بحران یمن و سازوکارهای قدرت در خاورمیانه
بنا به گزارش نهادهای بینالمللی حقوق بشری، وضعیت حاکم در یمن گویای یک وضعیت بحرانی در این کشور است به نحوی که هیچ نهادی در این کشور قادر به تأمین امنیت مردم آن نیست. در چنین شرایطی شورای امنیت میبایست از شأن و منزلت و حقوق اساسی مردم یمن تحت لوای «دکترین مسئولیت حمایت» حمایت نماید. با نگاهی به عملکرد شورای امنیت، این شورا نتوانست در انجام رسالت واقعی خود در زمینه بحران و فاجعه انسانی در یمن مو...
full textMy Resources
document type: thesis
دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023